سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تندخویى گونه‏اى دیوانگى است ، چرا که تندخو پشیمان شود و اگر پشیمان نشد دیوانگى او استوار بود . [نهج البلاغه]
 
شنبه 89 اسفند 14 , ساعت 1:21 عصر

پژوهشگر حوزه علمیه:
دین‌داری ظاهری سازمان مجاهدین خلق نوعی مقابله با حاکمیت دینی است


خبرگزاری رسا ـ استاد حوزه علمیه گفت: ابراز دین‌داری سازمان مجاهدین خلق (منافقین) نوعی استفاده ابزاری از دین برای مقابله با حاکمیت دینی است وگرنه اندیشه سوسیالیستی و کمونیستی با دین قابل جمع نیست. 

   محمد علی لیالی، عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری رسا با اشاره به این که دین یک مؤلفه‌ای است که هم می‌تواند هویت بخش و هم ابزار خوبی برای استفاده باشد گفت: کسانی که در حادثه کربلا با حسین بن علی‌(ع) جنگیدند مسلمان بودند، نماز می خواندند و شعائر دینی را در ظاهر انجام می دادند و حتی در کربلا شعارهای دینی مانند الله‌اکبر و بشتابید به سوی بهشت سر می دادند.

وی اظهار داشت: استفاده ابزاری از دین در همه دوران‌ها وجود داشته و دارد، علت پیدایش سازمان مجاهدین خلق در این است که نهضت آزادی گرایش دینی ندارند، این خیلی عجیب است. سازمان مجاهدین خلق و به تعبیر حضرت امام‌(ره) فرزندان آقای بازرگان برای این از بازرگان جدا می شوند که اولا گروه بازرگان شاخه نظامی ندارد و دوم فعالیت‌های دینی آنها قوی نیست. اینها در اعتراض به این دو امر در سال 1344 سازمان مجاهدین خلق (منافقین) را تشکیل دادند.

عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی ادامه داد: بنیانگذاران اولیه سازمان مجاهدین خلق با همه فراز و نشیب، افراد دینداری هستند. حنیف نژاد، سعید محسن ، بدیع‌زادگان، شریف واقفی افراد بی‌دینی نبودند، حالا میزان دیانتشان چقدر بود بحث دیگری است، اما وقتی از سال 1344 به 1349، 1352 و 1354 می‌رسیم دوران‌های سه گانه رهبری سازمان مجاهدین خلق اتفاق می‌افتد.

وی گفت: دو پدیده در این دوران اتفاق می‌افتد؛ یکی حضور ساواک در سازمان مجاهدین خلق پدیده که امر مهمی است و عملا از سال 1349 اتفاق می افتد و نوعی رهبری پنهان ساواک در سازمان مجاهدین خلق بوجود می‌آید و دوم حضور جریان مارکسیستی و کمونیستی مانند شهرام، وحید افراخته، آرام و دیگرانی که عملا تفکرات مارکسیستی و کمونیستی داشتند.

حجت الاسلام لیالی خاطرنشان کرد: این تفکر در سال 54 غلبه پیدا می‌کند و عملا سازمان مجاهدین خلق شعار «فضل الله مجاهدین علی القائدین اجرا عظیما» که نشانه آن بود را حذف و گرایش به مارکسیسم پیدا می‌کند. اما این جریان تا پایان دهه 50 شعار دین و مذهب می‌دهد، بعد از این دوره هم هیچ وقت خود را بی‌دین ندانست.

وی گفت: الآن هم منافقین مراسم‌های مذهبی دارند، اما نوع نگاهشان نسبت به دین با نوع نگاهشان نسبت به حاکمیت دینی متفاوت است. در حقیقت از دین استفاده ابزاری می‌کنند چرا که اگر اعلام بی‌دینی کنند جامعه دینی به آنها گرایشی پیدا نمی‌کند. دین اینها عملا دین سکولار است برای همین شما دین داشته باشید یا نداشته باشید در نظر آنها فرقی نمی‌کند به هر حال نباید دین را در عرصه حاکمیت و روابط و مناسبات اجتماعی دخالت داد.

این پژوهشگر حوزوی گفت: به طور طبیعی بسیاری از افراد وقتی ظواهر منافقین را نگاه می‌کنند ممکن است گرفتار شوند و بگویند اینها قرآن و نهج‌البلاغه می‌خوانند. حتی مسعود رجوی، مسؤول سازمان مجاهدین خلق قبلا تفسیر نهج البلاغه می‌گفت.

وی در پایان گفت: بعضی از سران سازمان مجاهدین تفسیر قرآن می‌گویند لکن این تفسیر نهج البلاغه و قرآن هم برای استفاده از مطامع سیاسی، حزبی و گروهی خودشان و به نوعی مقابله با حاکمیت و تفکر دینی است./916/ت302/ع


پایان خبر - خبرگزاری رسا



لیست کل یادداشت های این وبلاگ